♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

دیدارِ خدا بُوَد مُیَسَر با دیده ی دل، نه دیده ی سر . . .
♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

دیدارِ خدا بُوَد مُیَسَر با دیده ی دل، نه دیده ی سر . . .

عید فاطمیه...


Right click and select save as

در سینه ام دلى ست که پابند خانه نیست

دیگر عبور زندگیم را بهانه نیست!

یارب گواه باش که در گوشه بقیع

حتى مزار مادرمان را نشانه نیست

ما وارثان زخم کبود شقایقیم

آیا گواه ما در و دیوار خانه نیست!؟

در سینه هاى زخمى آلاله ها هنوز

منفورتر ز نام تو اى تازیانه! نیست

در روزگار قحطى دل هیچ قصه اى

گویاتر از چکامه دفن شبانه نیست

امشب کنار مدفن پنهان «فاطمه»

دریاى درد و رنج على را کرانه نیست

علیرضا علیزاده


یا بقیة الله ! تسلیتــــــ . . .



 امام حسن عسکری(ع) فرمودند:



«مِنَ الْجَهْلِ أَلضِّحْکُ مِنْ غَیْرِ عَجَب.»:
خنده بیجا از نادانى است.



+
نام : حسن 
لقب معروف : عسکری – ابن الرضا (ع) و سراج
کنیه : ابومحمد
پدر و مادر : حضرت هادی (ع ) ، سلیل ع 
وقت و محل تولد : روز جمعه هشتم ربیع الثانی یا 24 ربیع الاول سال 232 هجری قمری در مدینه 
وقت و محل شهادت : هشتم ربیع الاول سال 260 ه ق به دسیسه معتمد جهاردهمین خلیفه عباسی در شهر سامرا و در سن 28 یا 29 سالگی به شهادت رسید
مرقد شریف : شهر سامرا واقع در عراق
دوران عمر : دو بخش 1- قبل از امامت 22 سال از سال 232 تا 254 هق 2- دوران امامت 6 سال از سال 254 تا 260 ه ق
 آن حضرت همواره تحت نظر و در زندان طاغوتهای عصر خود بود و سرانجام با زهر جفا به شهادت رسید طاعوتهای عصر امامت او عبارتند از : مهتدی چهارمین خلیفه عبارسی از سال 255 تا 256 – معتمد پانزدهمین
 خلیفه عباسی از سال 256 تا 269



رحلت پیامبر(ص)و شهادت امام حسن(ع) تسلیت...




السلام یا رسول الله

با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم، اشک عزا به رخسار مکه مى ریزد.


و


سلام، غریب تر از هر غریب!
سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده!
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!
سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!
سلام، امام غریب من!



رحلت پیامبر اکرم(ص)
و
شهادت  امام حسن مجتبى(ع)
تسلیت


+
در چند روز آخر از زندگى رسول اکرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:
«اى مردم! آتش فتنه‏‌ها شعله ‏ور گردیده و فتنه‏‌ها همچون پاره‏هاى امواج تاریک شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید. آگاه باشید که من درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می‌کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می‌رسید».
آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند. در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد:  «ای رسول خدا، می‌ترسم طاقت این کار را نداشته باشم».
پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد. آنگاه انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد.
فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود:  «برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید».
ام سلمه، همسر پیامبر گفت: «علی را بگویید بیاید. زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست».
هنگامی که علی (ع) آمد، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده‌های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع) خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود: «علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم».

سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.




ای داغدار اصلی این روضه ها بیا


ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
بالا گرفته ایم برایت دو دست را
ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای
دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا
از هیچکس به جز تو نداریم انتظار
بر دستهای توست فقط چشم ما بیا
هفته به هفته می گذرد با خیال تو
پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا
بیش از هزار سال تو خون گریه کرده ای
ای خون جگر ز قامت زینب بیا
عرض ارادت کم ما را قبول کن

امسال هم محرم ما را قبول کن




شب دوم محرم الحرام

moslem copy



وقتش رسیده کوفیان را خبر کنید 


دارد صدای قافله از دور می رسد 


بنی هاشم !


زینب علیها سلام را با احترام پیاده اش کنید که اینجا کربلاست …


جایی که به انتظار سرنیزه ها پایان میدهد و سرخی خاکش غم را به آسمان ها می برد


 تا غروبش غم انگیز ترین غروب تاریخ باشد …


آنگاه که دنیا زینت مردمان شود هیچ بعید نیست که زره و شمشیر به بیعت با امام خویش رود ،


 آری حقیقت است احوال کوفیان در قبال امام …


خون امام در عوض چند کیسه زر ؟!!!!


اصحاب عاشورایی بشتابید که رسول خاتم انتظارتان را میکشد ؛


ای آنانکه شهادت را أحلی من العسل یافته اید بشتابید تا احیای دین با خون شما رونق بگیرد 


خیمه ها به پاشد ، خیمه عباس ، بیدار ترین مرد این شبها هم همینطور ؛ که خیمه ی او 


آرامشی ست بر دل رباب …


آرامشی ست بر کودکان حرم …


                    

ازاین به بعد ماه حرم آفتاب باش                عباس جان مراقب این با حجاب باش        

این دختران من که بیابان ندیده اند              در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند

یک لحظه هم ز خیمه طفلان جدا نشو       جان رباب از دم گهواره پا نشو

توهستی و اهالی این خیمه راحتند           در زیر سایه ات همه در استراحتند





شهادت امام محمد باقر(ع)



سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین، نور دیده زهرا(س)
سپهر دانش و بینش، امام محمد باقر(ع) تسلیت باد . . .



والپیپر های شهادت امام محمد باقر (ع) ، عکس شهادت ، عکسهای شهادت امام پنجم شیعیان


امام محمد باقر(ع) :


سخن نیک را از هر کسی ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گیرید .

بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (170)




جــــــ ـــرعه ای غـ ــــــم...


خیری که ز آشنا ندیده این مرد

ای کاش غریبه ای به دادش برسد

آهسته خبر کنید بابایش را

تا لحظه ی آخر جوادش برسد


گویید به آقای خراسان از پا

انگار عصای دستتان افتاده

نه مادر و خواهری ، کسی اینجا نیست

مظلوم تر از خود شما جان داده


ای کاش که خواهری بیاید از قم

زیر بغل تو را بگیرد آقا

آبی به لب خشک جوادت ریزد

تا که پسرت تشنه نمیرد آقا


این زهر چه با دل جوانش کرده

دارد ز لبش جرعه ی غم می ریزد

فرموده ای اشک ماهی دریا هم

در این عزای عمر کم می ریزد


یک مشت لبی که هلهله می پاشند

با زخم زبان و طعنه هم دست شدند

اصلا تو بگو غریب ، اما اینان

هر چند که مَحرم ... چقدر پست شدند


این زهر چه بوده که ضعیفش کرده

بر خاک چگونه یک امام افتاده

انگار نفس نمی کشد اما نه ...

زنده است چرا بر سر بام افتاده


یک مشت کبوتر که عزادار تو اند

با چشم کبود آسمان می گریند

همسایه کفن گرفته دستش انگار

پشت سر تو پیر و جوان می گریند


طنزی زیبا...


طنزی زیبا از رضا رفیع در تجلیل ازشهدای والامقام

 

 

 

خوشا آنانکه قبل از تانگو مُردند
بدون لاین و واتسآپ جان سپردند‌
خوشا آنانکه در وایبر نرفتند
به دور از فیسبوک در خاک خفتند
همانهائی که از تانگو بریدند
ز اینترنت به اونترنت پریدند
همانهائی که یک فایلم نداشتند
کامنت عشق بر عالم نوشتند
همانهائی که خیلی کار درستند
به این پست مجازی دل نبستند
همانها که سعادت را خریدند
شهادت را لایک کردند و پریدند...



منبع




شهادت امام صادق (ع) تسلیت..


فرزند فاطمه ششمین نور سرمدم

شــیـخ الـائـمـه صادق آل پـیـمـبـــرم

مــن آخــرین امــام بقـیـع مــدینه ام

زهر جفای خصم شرر زد به سینه ام

در لحظه های آخر عمرم به زمزمه

ابــراز می کــنم غــم دل را به فـاطمه

مــادر بیا و حال پریشان مــن ببین

   از ســوز زهــر ســینه سـوزان مـن ببین

هنگــام مـرگ نام تو ذکر لبم شده

مــسمـومـیـت نه، غصـــه تو قاتلم شده

از یاد مــاتم تو پـریشان و مضطـرم

مـثل تــو غــصه دارم و هــم درد حیدرم

دشمن شبانه ننگ به لوح زمانه زد

در پیش اهــل خانــه ام آتش به خانه زد

از درب خانه شعله آتش زبانه داشت

آن بی حیا به روی دلم داغ می گذاشت

ای وای من که هیچ زجورش ابا نکرد

از پـیـــری و سـفیـدی مـویـم حــیا نکــرد

با دست بسته ام به بر کودکــان من

انگــار داشـت از سـر کـین قصد جان من

در بین شعله ها به زمینم کشید و برد

مــانند مــرتضی به زمــینم کشــید و بــرد



سالی که با عطر تو آغاز شود...

سلام...که خداروشکر این "سین" همیشه اول گفتوگوهامون هست

الآن دقیقا تو سالی هستیم که شاید خیلی هامون برنامه های بزرگ و عجیبی واسش ریخته بودیم،قول هایی دادیم به خیلی ها که تو سال 93 اجراش کنیم..چقدرم بازندست کسی که قول به خداش میده و عمل نمیکنه! که ان شاءالله شما جزو این دسته نیستی و نخواهی بود


بگذریم..


اگه برای یه لحظه مشکلاوغصه ها رو کنار بذاریم خدایی امسال سال قشنگیه!

امسال با جمعه شروع شد،با جمعه هم تموم میشه

این یعنی چی؟

بهترین موقعیت واسه اینکه خودتو پیدا کنی،استعدادهاتو،خوبی هاتو،"هدفتو" !

مطمئن باش بیشتر از من و تو آقا منتظرمونه

امام عصرمون منتظره ببینه بین این همه شیعه کی غرق تبریکای عید نمیشه؟کی ایام فاطمیه رو فراموش نمیکنه؟چندنفر تو ایام فاطمیه مثل امامشون عزادار میشن؟


نحن حجج الله علی خلقه و فاطمة حجة الله علینا
یعنی همونطوری که ما آدمای دنیا،وقتی تو زندگی به مشکل می خوریم، دست به دامن حجت های خدا می شیم که دستمون رو محکم تر از همیشه بگیرن و نجاتمون بدن،
حجت های خدا هم،وقتی مشکلی براشون پیش میاد،متوسل میشن به چادر خاکی مادرشون و از حجت خدا بر حجج خلق،می خوان برای حل مشکلشون دعاکنه.


"یعنی هزارسال است،مردی،شما را واسطه قرار میدهد برای تمام شدن روزهای غربتش.مردی که سال هاست منتظر جواب دادن به ندای ادرکنی شماست.شما دعاکنید،بزرگترین گره عالم حل شود.گره ای که فرزند غریبتان را بیشتر از همه مضطر کرده.شما که محور آفرینش اید،با دست مجروجتان برای مضطری فرزندتان دعا کنید...دعای شما زودتر مستجاب میشود..."



خدایا کمکمون کن...فراموش نکنیــم




***


"سالی که با عطر تو آغاز شود..."

.
.
.

آقا امسال سعادتی نسیبم کردی که فکرشم نمیکردم حالا حالاها قسمتم شه
تحویل سال جایی بودم که همه حرفتو میزدن
تا الان همچین جایی نبودم 
جمع وسیعی که همزمان دستشون به آسمون بود و ظهورت رو میخواستن
آقا نمیدونم چقدر تونستم قدر اون لحظه هاروبدونم
کمکم کن اونطوری پیش برم که تو میخوای
که بازم قسمتم شه اون حال و هوا

و ایشالا قسمت همه دوستام بشه


حسین جان
سائل و سینه زن و سیب سحر سوره ی فجر سوز دل بهر عزای تو دمادم داریم
هفت سین کرمت جور همیشه آقا
ما فقط "یک سفر کرببلا" کم داریم...


*
*
*
ایام فاطمیه تسلیت

*
*
*

"شهادت یاس بوستان پیامبر...تسلیت"



یا علی قبر پرستویت کجاست؟
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟