در سینه ام دلى ست که پابند خانه نیست
دیگر عبور زندگیم را بهانه نیست!
یارب گواه باش که در گوشه بقیع
حتى مزار مادرمان را نشانه نیست
ما وارثان زخم کبود شقایقیم
آیا گواه ما در و دیوار خانه نیست!؟
در سینه هاى زخمى آلاله ها هنوز
منفورتر ز نام تو اى تازیانه! نیست
در روزگار قحطى دل هیچ قصه اى
گویاتر از چکامه دفن شبانه نیست
امشب کنار مدفن پنهان «فاطمه»
دریاى درد و رنج على را کرانه نیست
علیرضا علیزاده
امام حسن عسکری(ع) فرمودند:
السلام یا رسول الله
با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم، اشک عزا به رخسار مکه مى ریزد.
و
سلام، غریب تر از هر غریب!
سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده!
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!
سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!
سلام، امام غریب من!
سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
ای داغدار اصلی این روضه ها بیاصاحب عزای ماتم کرب و بلا بیاتنها امید خلق جهان یابن فاطمهای منتهای آرزوی اولیاء بیابالا گرفته ایم برایت دو دست راای مرد مستجاب قنوت و دعا بیافهمیده ایم با همه دنیا غریبه ایدیگر به جان مادرت ای آشنا بیااز هیچکس به جز تو نداریم انتظاربر دستهای توست فقط چشم ما بیاهفته به هفته می گذرد با خیال توپس لا اقل به حرمت خون خدا بیابیش از هزار سال تو خون گریه کرده ایای خون جگر ز قامت زینب بیاعرض ارادت کم ما را قبول کنامسال هم محرم ما را قبول کن
وقتش رسیده کوفیان را خبر کنید
دارد صدای قافله از دور می رسد
بنی هاشم !
زینب علیها سلام را با احترام پیاده اش کنید که اینجا کربلاست …
جایی که به انتظار سرنیزه ها پایان میدهد و سرخی خاکش غم را به آسمان ها می برد
تا غروبش غم انگیز ترین غروب تاریخ باشد …
آنگاه که دنیا زینت مردمان شود هیچ بعید نیست که زره و شمشیر به بیعت با امام خویش رود ،
آری حقیقت است احوال کوفیان در قبال امام …
خون امام در عوض چند کیسه زر ؟!!!!
اصحاب عاشورایی بشتابید که رسول خاتم انتظارتان را میکشد ؛
ای آنانکه شهادت را أحلی من العسل یافته اید بشتابید تا احیای دین با خون شما رونق بگیرد
خیمه ها به پاشد ، خیمه عباس ، بیدار ترین مرد این شبها هم همینطور ؛ که خیمه ی او
آرامشی ست بر دل رباب …
آرامشی ست بر کودکان حرم …
ازاین به بعد ماه حرم آفتاب باش عباس جان مراقب این با حجاب باش
این دختران من که بیابان ندیده اند در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند
یک لحظه هم ز خیمه طفلان جدا نشو جان رباب از دم گهواره پا نشو
توهستی و اهالی این خیمه راحتند در زیر سایه ات همه در استراحتند
سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین، نور دیده زهرا(س)
سپهر دانش و بینش، امام محمد باقر(ع) تسلیت باد . . .
امام محمد باقر(ع) :
سخن نیک را از هر کسی ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گیرید .
خیری که ز آشنا ندیده این مرد
ای کاش غریبه ای به دادش برسد
آهسته خبر کنید بابایش را
تا لحظه ی آخر جوادش برسد
گویید به آقای خراسان از پا
انگار عصای دستتان افتاده
نه مادر و خواهری ، کسی اینجا نیست
مظلوم تر از خود شما جان داده
ای کاش که خواهری بیاید از قم
زیر بغل تو را بگیرد آقا
آبی به لب خشک جوادت ریزد
تا که پسرت تشنه نمیرد آقا
این زهر چه با دل جوانش کرده
دارد ز لبش جرعه ی غم می ریزد
فرموده ای اشک ماهی دریا هم
در این عزای عمر کم می ریزد
یک مشت لبی که هلهله می پاشند
با زخم زبان و طعنه هم دست شدند
اصلا تو بگو غریب ، اما اینان
هر چند که مَحرم ... چقدر پست شدند
این زهر چه بوده که ضعیفش کرده
بر خاک چگونه یک امام افتاده
انگار نفس نمی کشد اما نه ...
زنده است چرا بر سر بام افتاده
یک مشت کبوتر که عزادار تو اند
با چشم کبود آسمان می گریند
همسایه کفن گرفته دستش انگار
پشت سر تو پیر و جوان می گریند
طنزی زیبا از رضا رفیع در تجلیل ازشهدای والامقام
خوشا آنانکه قبل از تانگو مُردند
بدون لاین و واتسآپ جان سپردند
خوشا آنانکه در وایبر نرفتند
به دور از فیسبوک در خاک خفتند
همانهائی که از تانگو بریدند
ز اینترنت به اونترنت پریدند
همانهائی که یک فایلم نداشتند
کامنت عشق بر عالم نوشتند
همانهائی که خیلی کار درستند
به این پست مجازی دل نبستند
همانها که سعادت را خریدند
شهادت را لایک کردند و پریدند...
فرزند فاطمه ششمین نور سرمدم
شــیـخ الـائـمـه صادق آل پـیـمـبـــرم
مــن آخــرین امــام بقـیـع مــدینه ام
زهر جفای خصم شرر زد به سینه ام
در لحظه های آخر عمرم به زمزمه
ابــراز می کــنم غــم دل را به فـاطمه
مــادر بیا و حال پریشان مــن ببین
از ســوز زهــر ســینه سـوزان مـن ببین
هنگــام مـرگ نام تو ذکر لبم شده
مــسمـومـیـت نه، غصـــه تو قاتلم شده
از یاد مــاتم تو پـریشان و مضطـرم
مـثل تــو غــصه دارم و هــم درد حیدرم
دشمن شبانه ننگ به لوح زمانه زد
در پیش اهــل خانــه ام آتش به خانه زد
از درب خانه شعله آتش زبانه داشت
آن بی حیا به روی دلم داغ می گذاشت
ای وای من که هیچ زجورش ابا نکرد
از پـیـــری و سـفیـدی مـویـم حــیا نکــرد
با دست بسته ام به بر کودکــان من
انگــار داشـت از سـر کـین قصد جان من
در بین شعله ها به زمینم کشید و برد
مــانند مــرتضی به زمــینم کشــید و بــرد
سلام...که خداروشکر این "سین" همیشه اول گفتوگوهامون هست
الآن دقیقا تو سالی هستیم که شاید خیلی هامون برنامه های بزرگ و عجیبی واسش ریخته بودیم،قول هایی دادیم به خیلی ها که تو سال 93 اجراش کنیم..چقدرم بازندست کسی که قول به خداش میده و عمل نمیکنه! که ان شاءالله شما جزو این دسته نیستی و نخواهی بود
بگذریم..
اگه برای یه لحظه مشکلاوغصه ها رو کنار بذاریم خدایی امسال سال قشنگیه!
امسال با جمعه شروع شد،با جمعه هم تموم میشه
این یعنی چی؟
بهترین موقعیت واسه اینکه خودتو پیدا کنی،استعدادهاتو،خوبی هاتو،"هدفتو" !
مطمئن باش بیشتر از من و تو آقا منتظرمونه
امام عصرمون منتظره ببینه بین این همه شیعه کی غرق تبریکای عید نمیشه؟کی ایام فاطمیه رو فراموش نمیکنه؟چندنفر تو ایام فاطمیه مثل امامشون عزادار میشن؟
نحن حجج الله علی خلقه و فاطمة حجة الله علینا
یعنی
همونطوری که ما آدمای دنیا،وقتی تو زندگی به مشکل می خوریم، دست به دامن
حجت های خدا می شیم که دستمون رو محکم تر از همیشه بگیرن و نجاتمون بدن،
حجت
های خدا هم،وقتی مشکلی براشون پیش میاد،متوسل میشن به چادر خاکی مادرشون و
از حجت خدا بر حجج خلق،می خوان برای حل مشکلشون دعاکنه.
"یعنی
هزارسال است،مردی،شما را واسطه قرار میدهد برای تمام شدن روزهای غربتش.مردی
که سال هاست منتظر جواب دادن به ندای ادرکنی شماست.شما دعاکنید،بزرگترین
گره عالم حل شود.گره ای که فرزند غریبتان را بیشتر از همه مضطر کرده.شما که
محور آفرینش اید،با دست مجروجتان برای مضطری فرزندتان دعا کنید...دعای شما
زودتر مستجاب میشود..."
خدایا کمکمون کن...فراموش نکنیــم