در سینه ام دلى ست که پابند خانه نیست
دیگر عبور زندگیم را بهانه نیست!
یارب گواه باش که در گوشه بقیع
حتى مزار مادرمان را نشانه نیست
ما وارثان زخم کبود شقایقیم
آیا گواه ما در و دیوار خانه نیست!؟
در سینه هاى زخمى آلاله ها هنوز
منفورتر ز نام تو اى تازیانه! نیست
در روزگار قحطى دل هیچ قصه اى
گویاتر از چکامه دفن شبانه نیست
امشب کنار مدفن پنهان «فاطمه»
دریاى درد و رنج على را کرانه نیست
علیرضا علیزاده
خراب کرده ام آقا خودتــــــــ درستش کن
امید آخــــر دنیا خودتـــــــــ درستش کن
نمانده پشتـــ سر مـن پلی که برگردم
خراب کرده ام آقا خودتـــــــ درستش کن
ببین چگونه به هم خورده کــار من ماندم
به حق حضرتــــــ زهــــــرا خودتــــــ درستش کن
گرفت دست مــرا هرکسی ، زمینم زد
شکست بال و پــرم را خودتــــــــــ درستش کن
.
.
سفال توبـه خـــــود را شکسته ام از بــــــس
تر کـــــ ترکـــــــ شده اما خودتـــــــ درستش کن
اگرچه پیش تـــــو در خلوتــــــ آبرویم رفت
برای محشـر کبری خودتـــــــــ درستش کن
ثمـر نداده درخت الهی العفـوم
به پیش صاحب نجوا خودت درستش کن
شکسته بال و پــــر مـن ولی دلــم تنگــــــــ است
سفــــر به کرببلا را خودتـــــــــ درستش کن
نعمت بلا
قیصر امین پور
ای پنـاه شیعـه تـا کی بی کسی؟!
تـو بـه ما بینایی و ما از تو کور
تو به ما نزدیکی و ما از تو دور
ای ز چشـم مـا به ما نزدیک تر
تـا دل دشمـن شـود تاریک تر
چند میثم با تو نزدیک از تو دور؟
سیـدی مـولایی عجـل لظهـور!
+ کاش ماهم از منتظرهای واقعی باشیم..
ای داغدار اصلی این روضه ها بیاصاحب عزای ماتم کرب و بلا بیاتنها امید خلق جهان یابن فاطمهای منتهای آرزوی اولیاء بیابالا گرفته ایم برایت دو دست راای مرد مستجاب قنوت و دعا بیافهمیده ایم با همه دنیا غریبه ایدیگر به جان مادرت ای آشنا بیااز هیچکس به جز تو نداریم انتظاربر دستهای توست فقط چشم ما بیاهفته به هفته می گذرد با خیال توپس لا اقل به حرمت خون خدا بیابیش از هزار سال تو خون گریه کرده ایای خون جگر ز قامت زینب بیاعرض ارادت کم ما را قبول کنامسال هم محرم ما را قبول کن
علی اصغر من !
کودک زیبای من!
ای که با وجود کوچکیت حجت بزرگی بودی بر بی دینی یزیدیان
و برهان قاطعی بودی بر بی وجدانی و قساوت قلب آنان .
در واقع تو خود حجت اکبر بودی هرچند نامت علی اصغر بود …
تو قیامت کبری بودی ، تو محشر بر پا کردی با کوچکیت .
کربلا بدون تو ، بدون خون گلوی نازنینت ، تا قیامت تشنه می ماند و در حسرت .
عاشورا بدون تو ناتمام بود ، تو حجت را بر یزیدیان تمام کردی …
ای علی اصغرم !
بنازم استقامتت را !
زمانی که حرمله ی ملعون به طرفت نشانه رفت ، چه حالی داشتی ؟؟؟
ای عزیز مادر !
چه نجوا می کردی ؟؟؟
چه خوب دست و پایت را گم نکردی و به روی خود هم نیاوردی !؟؟
زمانی که تیر آن ملعون گلوی نازنینت را شکافت ، فریاد نزدی تا دشمن شاد شود .
گریه هم نکردی تا دل بابا به درد آید ؛ یعنی فرصت نشد ،
مگر گلوی بچۀ شش ماهه چقدر تحمل تیر به این بزرگی را دارد !
من در صحنۀ نبرد نبودم ولی می گویند آن ملعون
دردمنشانه با تیر سه شعبه گلوی کوچکت را درید ! اما توفقط لبخند زدی ،
لبخندی که دل فرشتگان را آب کرد وهمۀ آنان را آماده کرد
تا خون گلوی نازنینت را که پدر به آسمان پاشید بگیرند
و در این کار از هم سبقت گرفتند تا در قیامت شاهد باشند
و شهادت دهند که تو در رکاب امام زمانت جان فشانی کردی
و مقاومت کردی و با جرعه ای آب اسیر این دنیا نشدی …
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد
یا باب الحوایج !!!
ای آبرو مند نزد خدا و ای شهید معصوم کربلا ،
اینک یاریمان کن که ما اثیر دنیای فانی نشویم
و در این آخرالزمان ، که در دعای افتتاح می خوانیم
و غیبة ولینا ، و کثرة عدونا ، و قلة عددنا ، و شدة الفتن بنا ،
امام زمان خود را به ثمنی بخس نفروشیم و یاریش کنیم …
منبع:حریـم مکتبــــــ