بر شیعه و محب ولایت مبرهن است
محدوده شعور و ارادت معین است
غافل مشو ز اصل خوشی ها که عیدمان
با روضه های حضرت زهرا مزیّن است
در سینه ام دلى ست که پابند خانه نیست
دیگر عبور زندگیم را بهانه نیست!
یارب گواه باش که در گوشه بقیع
حتى مزار مادرمان را نشانه نیست
ما وارثان زخم کبود شقایقیم
آیا گواه ما در و دیوار خانه نیست!؟
در سینه هاى زخمى آلاله ها هنوز
منفورتر ز نام تو اى تازیانه! نیست
در روزگار قحطى دل هیچ قصه اى
گویاتر از چکامه دفن شبانه نیست
امشب کنار مدفن پنهان «فاطمه»
دریاى درد و رنج على را کرانه نیست
علیرضا علیزاده