♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

دیدارِ خدا بُوَد مُیَسَر با دیده ی دل، نه دیده ی سر . . .
♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

دیدارِ خدا بُوَد مُیَسَر با دیده ی دل، نه دیده ی سر . . .

خسران




 آنچه ما کردیم با خود هیچ نابینا نکرد

  در میان خانه گم کردیم صاحب خانه را

کـلیـــد آسمــان



خداوند... کلید آسمان را به کسی می بخشد که شبی ؛
با کلیداشک  چشمانش را گشوده باشد...
یا با محبت ، اشک چشمی را بسته باشد


*باورش کن*

چقدر خدا داری؟


ارزش خواندن: بسیار زیاد!




مرد و زنی نزد شیوانا آمدند و از او خواستند برای بدرفتاری فرزندانشان توجیهی بیاورد.

مرد گفت: “من همیشه سعی کرده‌ام در زندگی به خداوند معتقد باشم. همسرم هم همین طور، اما چهار فرزندم نسبت به رعایت مسایل اخلاقی بی‌اعتنا هستند و آبروی ما را در دهکده برده‌اند. چرا با وجودی که هم من و هم همسرم به خدا ایمان داریم، دچار این مشکل شده‌ایم؟”

شیوانا به آن‌ها گفت: “ساختمان خانه خود را برایم تشریح کنید.”
مرد با تعجب جواب داد: “این چه ربطی به موضوع دارد؟ حیاط بزرگ است و دیوارهای کوتاهی دارد. یک ساختمان بزرگ وسط آن قرار گرفته که داخل آن اتاق‌های بزرگ با پنجره‌های بزرگ، اثاثیه درون ساختمان هم بسیار کامل است. در گوشه حیاط هم انبار بزرگی داریم، آن سوی حیاط هم آشپزخانه و حمام و توالت قرار گرفته است.”
شیوانا پرسید : “درون این خانه بزرگ چه قدر خدا دارید؟”
زن با تعجب پرسید :”منظورتان چیست! مگر می‌توان درون خانه خدا داشت؟”
شیوانا گفت: “بله ! فقط اعتقاد داشتن کافی نیست! باید خدا را در کل زندگی پخش کرد و در هر بخش از زندگی و فکر و کارمان سهم خدا را هم در نظر بگیریم. برایم بگویید در هر اتاق چه قدر جا برای کارهای خدایی کنار گذاشته‌اید؟ آیا تا به حال در آن منزل برای فقیران مراسمی برگزار کرده‌اید؟ آیا از آن آشپزخانه برای پختن غذا برای در راه مانده‌ها و تهی‌دستان استفاده‌ای شده‌است؟ آیا پرده‌ای که به پنجره‌ها آویخته‌اید نقشی خدایی بر آن‌ها وجود دارد؟ بروید و ببینید چه قدر در زندگی خودتان خدا را پخش کرده‌اید و رد پای خدا را در کجاهای منزلتان می‌توانید پیدا کنید. اگر چهار فرزند شما به بی‌راهه کشانده شده‌اند، این نشان آن است که در آن منزل، حضور خدا را کم دارید. اعتقادی را که مدعی آن هستید به صورت عملی در زندگی‌تان پخش کنید، خواهید دید که نه تنها فرزندان‌تان بلکه بسیاری از جوانان و پیروان اطراف شما هم به راه راست کشانده خواهند شد.”

نویسنده: فرامرز کوثری



جاذبه سیب..



جاذبه سیب ، آدم را به زمین زد و جاذبه زمین، سیب را !
فرقی نمیکند؛ سقوط سرنوشت دل دادن به هر جاذبه‌ای غیر از خداست…





اول انجام واجبات و ترک محرمات

هرگاه مستحبات به واجبات زیان رساند آن مستحبات را ترک کنید (امام علی)


فرموده ی امام کاملا واضح است اما نمی دانم چرا ما خودمون به بعضی از مستحب ها ارزش بیشتری می دیم و به امر واجبی که حتما از ما در مورد اون سوال می شه آسیب می زنیم یا اصلا انجام نمی دهیم.


امام علی (ع) می فرمایند:خردمند کسی است که هر چیز را به جای خود گذارد.عرض کردند نادان را برای ما بیان فرما.فرمود: بیان کردم..


نادان است کسی که به خاطر مستحباتش به واجباتش آسیب زند. همینطور است پیشی گرفتن ترک محرمات بر انجام مستحبات.هر امری نزد خداوند متعال از رتبه و شانی خاص برخوردار است.ما تعیین کننده ی انجام اعمال و رتبه بندی آنها نیستیم. 

بعضی که پا را فراتر گذاشته و از خودشان اعمالی را انجام می دهند که نه جز واجبات است نه مستحبات.و با این نوع اعمال راه را  به خود دور  می کنند و صد البته دچار معصیت هم می شوند چون از انجام واجبات باز مانده اند. 



ما  باده  زیر خرقه  نه امروز  می خوریم        

                            صد بار  پیر  میکده  این  ماجرا  شنید

ما می به بانگ چنگ نه امروز می کشیم

                         بس دور شد که گنبد چرخ این صدا شنید 



و با یاد خدا دل ها آرام میگیرد





چه تلاش بی فایده ای!


خودش رو از قرص های آرامبخش پر کرده بود،کسی که قلبش رو از یاد خدا خالی کرده بود ...






نمــــــــــاز



▬▬▬▬▬▐نمــــــــاز▌▬▬▬▬▬▬

۞فی جَنّاتٍ یَتَساءَلون
عَنِ المُجرِمینَ
ما سَلَکَکُم فی سَقَرَ
قالوا لم نَکُ مِنَ المُصَلّین

ترجمه:(اهل بهشت) سوال میکنند از مجرمان چه چیز شمارا به دوزخ فرستاد؟
میگویند ما از نماز گزاران نبودیم...

((سوره ی مدثر،آیات 40-43))

یا حفیظ


گر ﻧﮕﻬﺪﺍﺭ ﻣﻦ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ

ﺷﯿﺸﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻐﻞ ﺳﻨﮓ ﻧﮕﻪ ﻣﯿﺪﺍﺭﺩ!!!


بی همتای اول



اس ام اس و پیامک بسیار زیبا با موضوع خداوند



هیچکس تنها نیست ، او در همه حال کنار ماست
(خدا ، بی همتای اول)

گـاهـی در نمـازهای مـا همـه چی هست الا....


اللــه اکبــر . . . 


چک فــردا

فـوتـبـال امشب

چــرا زنگ نـزد

کـاش یـارو رو میـزدم

شهـریـه دانشـگاه 

فـردا شب مهمـونـی دعـوتیم   

صبح یه سر برم بازار بافت بخرم

عجب مـاشینی بـود تـوی دانـشگـاه  

فـلانـی خیـلی افـاده ای بـود

یعنی به توافق برسن  وضعیت بهتر میشه؟ 

چـرا کسـی نظـر نمیــذاره؟ 




السـلام علیـکم و رحمـة اللــ ه و برکـــــــااااااااااااااااته  



 گـاهـی در نمـازهای مـا همـه چی هست الا " خـدا " ....

نامه خدا به همه انسانها...

امروزصبح که از خواب بیدار شدی،
نگاهت می کردم،
امیدوار بودم که با من حرف بزنی،
...
حتی برای چند کلمه،
نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد،
از من تشکر کنی،
اما متوجه شدم که خیلی مشغولی،
مشغول انتخاب لباسی که میخواستی بپوشی،
وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضرشوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی:"سلام"،
اما تو خیلی مشغول بودی،
یک بار مجبور شدی منتظر شوی و برای مدت یک ربع ساعت کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی،
بعد دیدمت که از جا پریدی،
خیال کردم می خواهی چیزی به من بگویی،
اما تو به طرف تلفن دویدی ودر عوض به دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات با خبر شوی.
تمام روز با صبوری منتظرت بودم،
با آن همه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی با من حرف بزنی
متوجه شدم قبل از ناهار هی دورو برت را نگاه می کنی
شایدچون خجالت می کشیدی،
سرت را به سوی من خم نکردی!!!
تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوزخیلی کارها برای انجام دادن داری،
بعد از انجام دادن چند کار،
تلویزیون را روشن کردی،
نمیدانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟
در آن چیزهای زیادی نشان می دهندو تو هر روز مدت زیادی را جلوی آن می گذرانی،
در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط ازبرنامه هایش لذت می بری،
باز هم صبورانه انتظارترا کشیدم و تو درحالی که تلویزیون را نگاه می کردی،
شام خوردی و باز هم با من صحبتی نکردی!!!
موقع خواب،
فکر می کنم خیلی خسته بودی،
بعد از آن که به اعضای خانواده ات شب بخیر گفتی،
به رختخواب رفتی وفوراً به خواب رفتی،
نمی دانم که چرا به من شب یه خیر نگفتی،
اما اشکالی ندارد،
آخر مگر صبح به من سلام کردی؟!
هنگامی که به خواب رفتی،
صورتت را که خسته تکرار یکنواختی های روزمره بود،
را عاشقانه لمس کردم،
چقدر مشتاقم که به تو بگویم
چطور می توانی زندگی زیباترو مفیدتر را تجربه کنی...
احتمالاً متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام،
من صبورم،
بیش از آنچه تو فکرش را می کنی،
حتی دلم می خواهدبه تو یاد دهم که چطور با دیگران صبور باشی،
من آنقدردوستت دارم که هر روز منتظرت هستم،
منتظر یک سرتکان دادن، یک دعا،
یک فکر یاگوشه ای از قلبت که بسوی من آید،
خیلی سخت است که مکالمه ای یکطرفه داشته باشی،
خوب،
من باز هم سراسر
پر ازعشق منتظرت خواهم بود،
به امید آنکه شاید فرداکمی هم به من وقت بدهی!
آیا وقت داری که این نامه را برای دیگر عزیزانم بفرستی؟
اگر نه،
عیبی ندارد،
من می فهمم و سعی می کنم راه دیگری بیابم،
من هرگز دست نخواهم کشید...
دوستت دارم

در پی دلیـلی اســت که ببخشـد ما را



خالق من "بهشتی" دارد، نزدیک، زیبا و بزرگ؛



و "دوزخی" دارد، به گمانم کوچک و بعید؛



و در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...



"دکتر علی شریعتی"