♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

دیدارِ خدا بُوَد مُیَسَر با دیده ی دل، نه دیده ی سر . . .
♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

♥ بـﮧ رنگـــ خدا ♥

دیدارِ خدا بُوَد مُیَسَر با دیده ی دل، نه دیده ی سر . . .

به خدا اعتماد کنیم...

پسر کوچکی برای مادر بزرگش توضیح میدهد که چگونه همه چیز ایراد دارد:مدرسه ، خانواده،دوستان و ...
مادربزرگ که مشغول پختن کیک است از پسر کوچولو میپرسد:کیک دوست داری؟
وپاسخ پسر مثبت است!
-روغن چطور؟
-نه!
-دوتا تخم مرغ؟
-نه مامان جون!
آردچی؟جوش شیرین چطور؟
نه مادربزرگ حالم از همشون بهم میخوره!
-بله همه این چیزها به تنهایی بد به نظر میرسه اما وقتی باهم مخلوط بشن یه کیک خوشمزه میشه!
خدا هم میدونه که وقتی همه سختی هارو به درستی کنار هم قرار بده نتیجش همیشه خوبه،اما تنها ما باید به خدا اعتماد کنیم