غنچه ای خندید!!!
*ولی باغ به این خنده گریست* غنچه آن روز ندانست
که
آن گریه ز چیست
باغ پر گل شد و هر غنچه به گل شد تبدیل
گریه ی باغ فزون تر
شد و چون ابر گریست
*باغبان آمد و گل ها را چید*
رسم تقدیر چنین است و
چنان خواهد بود می رود عمر ولی "خنده به لب" باید زیست . .
.